با افزایش روزافزون مصرف برق و متعاقب آن افزايش توليد، شبکههای انتقال نیز میبایست همگام با آنها توسعه یابند. اين در حالي است که همزمان با تجدید ساختار در سیستم قدرت، علاوه بر تشدید تأثیر عدم قطعیتهای فعلی، چالشها و عدم قطعيتهاي جديد دیگری نیز به شبکه اضافه شده است چکیده کامل
با افزایش روزافزون مصرف برق و متعاقب آن افزايش توليد، شبکههای انتقال نیز میبایست همگام با آنها توسعه یابند. اين در حالي است که همزمان با تجدید ساختار در سیستم قدرت، علاوه بر تشدید تأثیر عدم قطعیتهای فعلی، چالشها و عدم قطعيتهاي جديد دیگری نیز به شبکه اضافه شده است. بالابودن ریسک سرمایهگذاری در پروژههای کلان صنعت برق و همچنین عدم قطعیتهای موجود در عرصه رقابت سبب شده تا سرمايهگذاري در پروژههاي توسعه شبکههای انتقال فاقد انگيزههاي لازم برای بخش خصوصی باشد. در این مقاله مدل نسبتاً جامعی برای برنامهریزی توسعه شبکه انتقال با هدف رقابتیماندن بازار و دسترسی آسان مصرفکنندگان به انرژی ارزان و قابل اعتماد و همچنین تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی ارائه شده است. با توجه به این که مسأله مورد نظر در قالب یک مسأله بهینهسازی چندهدفه است، برای حل آن از الگوریتم بهینهسازی تکامل تفاضلی چندهدفه استفاده شده است. به منظور تسریع در فرایند بهینهسازی و جلوگیری از گیرافتادن الگوریتم در بهینههای محلی، راهکارهای ابتکاری جدیدی نیز به الگوریتم اضافه شدهاند. نتيجه اعمال این الگوریتم بر مسأله بهینهسازی مورد نظر، منجر به مجموعهاي از طرحهای بهینهای خواهد شد که نشاندهنده ناحيه مصالحه بين توابع هدف است. برای انتخاب طرح نهایی از بین چندین طرح بهینه موجود، از روش تصميمگيري فازي max-min استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، شبیهسازیهای متعددی بر روی شبکه 24شينه IEEE انجام میشوند. نتایج شبیهسازیها نشان میدهند مدل ارائهشده میتواند در حضور عدم قطعیتهای مختلف، علاوه بر کمینهکردن هزینههای سرمایهگذاری و کاهش پرشدگی خطوط، خطوط با سطح ریسک مورد قبول و سودآور را شناسایی و برای سرمايهگذاری به بخش خصوصی پیشنهاد نماید.
پرونده مقاله
ارائه یک رویکرد عاملگرای راستیآزما برای دستگاه کنترل ضربان قلب که برای تنظیم ضربان بیماران دچار آرتیمی استفاده میشود و همچنین امکان کنترل و دسترسی به عملکرد آن در هر زمان و مکان از طریق بستر ابر جهت اطمینان از کارکرد صحیح آن، هدف این مقاله است.
در صورت از کار افتادن چکیده کامل
ارائه یک رویکرد عاملگرای راستیآزما برای دستگاه کنترل ضربان قلب که برای تنظیم ضربان بیماران دچار آرتیمی استفاده میشود و همچنین امکان کنترل و دسترسی به عملکرد آن در هر زمان و مکان از طریق بستر ابر جهت اطمینان از کارکرد صحیح آن، هدف این مقاله است.
در صورت از کار افتادن دستگاه تنظیم ضربان قلب به هر دلیل و یا تولید ضربان نامناسب توسط دستگاه، جان بیمار به خطر میافتد. با استفاده از رویکرد پیشنهادی، از عملکرد صحیح دستگاه تنظیم ضربان قلب میتوان اطمینان حاصل نمود. این رویکرد با استفاده از عامل نرمافزاری که قابلیت یادگیری تقویتی دارد میتواند شرایط پیشبینی نشده را فراگرفته و بر اساس آن رفتار نماید. استفاده از بستر ابر امکان ارسال پیام در شرایط بحرانی برای مراکز پزشکی را فراهم میکند. پس از محاسبه تعداد ضربان قلب بیمار به وسیله دستگاه تنظیم ضربان قلب و قبل از اعمال آن در بدن بیمار، رویکرد پیشنهادی مقدار ضربان محاسبهشده را بر اساس نظرات متخصص بررسی میکند و در صورت مغایرت بر اساس مکانیزم یادگیری تقویتی آن را تصحیح میکند. رویکرد پیشنهادی به طور خودکار و هوشمند با استفاده از قابلیت یادگیری تقویتی عمل مینماید. این روش به صورت شبیهسازی بر روی ابر و اتصال به یک دستگاه الکترونیکی همراه با بیمار پیادهسازی و از نظر زمان اجرا مورد بررسی و پذیرش قرار گرفت.
نتایج روش پیشنهادی با خروجیهای مورد انتظار در دیتاستهای موجود مقایسه شده است. این مقایسه نشان داد که استفاده از رویکرد پیشنهادی 24/13 درصد محاسبه انجامشده توسط دستگاه تنظیم ضربان قلب را دقیقتر میسازد. استفاده از عاملهای نرمافزاری با به کارگیری قابلیت یادگیری تقویتی میتواند نقش مهمی در بهبود رفتار دستگاههای پزشکی در شرایط بحرانی داشته باشد.
پرونده مقاله
محاسبات لبه سیار، تکنولوژی نوینی برای بهبود مشکل تأخیر، ظرفیت و منابع موجود در محیط محاسبات ابری سیار است. هدف اصلی در محاسبات لبه سیار، زمانبندی پویا و بارگذاری بهینه با کمترین هزینه در استفاده از منابع است. ما در این مقاله، از یک مدل سیستم سهسطحی دستگاههای سیار، لب چکیده کامل
محاسبات لبه سیار، تکنولوژی نوینی برای بهبود مشکل تأخیر، ظرفیت و منابع موجود در محیط محاسبات ابری سیار است. هدف اصلی در محاسبات لبه سیار، زمانبندی پویا و بارگذاری بهینه با کمترین هزینه در استفاده از منابع است. ما در این مقاله، از یک مدل سیستم سهسطحی دستگاههای سیار، لبه و ابر استاندارد، استفاده و دو الگوریتم بارگذاری و زمانبندی را پیشنهاد میکنیم. یک الگوریتم تصمیمگیری برای بارگذاری وظایف مبتنی بر الگوریتم کولهپشتی حریصانه در سمت دستگاه سیار است که وظایف با انرژی مصرفی بالا را برای بارگذاری انتخاب میکند و باعث صرفهجویی در انرژی مصرفی دستگاه میشود. همچنین در سمت MEC، یک الگوریتم زمانبندی پویا را با اولویتبندی وظایف مبتنی بر فازی جهت اولویتبندی و زمانبندی وظایف بر اساس دو معیار ارائه میکنیم. نتایج عددی نشان میدهند که کار ارائهشده در مقایسه با سایر روشها باعث کاهش زمان انتظار وظایف برای اجرا، تأخیر و بار سیستم میشود و تعادل سیستم با کمترین تعداد منابع تأمین میگردد و سیستم ارائهشده، مصرف باتری را در دستگاه هوشمند تا حدود 90% کاهش میدهد. نتایج نشان میدهند که بیش از 92% وظایف با موفقیت در محیط لبه اجرا میشوند.
پرونده مقاله
در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیمپیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترلکننده که در حضور این عدم قطعیتهای پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم دا چکیده کامل
در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیمپیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترلکننده که در حضور این عدم قطعیتهای پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم داشته باشد و از طرفی به طور توأمان معیار بهینگی را نیز ارضا نماید، مسألهای چالشبرانگیز است. در کاربردهای عملی، علاوه بر مشکل فوق باید حجم محاسبات ورودی کنترل را نیز مد نظر قرار داده و یک تعامل منطقی بین عملکرد مطلوب کنترلکننده و حجم محاسبات برقرار نمود. در مقاله پیش روی، بر اساس مدل فازی تاکاگی- سوگنوِ خودروی برقی، یک کنترلکننده پایدار مقاوم بهینه فازی مبتنی بر جبرانساز موازی توزیعیافته طراحی میگردد. بهرههای پسخور پایدارساز مدل فازی، کران بالای عدم قطعیتها، کران بالای اثر اغتشاشات و کران بالای تابع هزینه، از طریق حل یک مسأله کمینهسازی و بر اساس نامساویهای ماتریسی خطی به صورت کاملاً برونخط به دست میآیند و لذا حجم محاسبات ورودی کنترل، فوقالعاده کم است. این امر، امکان پیادهسازی عملی کنترلکننده پیشنهادی را میسر میسازد. عملکرد مطلوب کنترلکننده پیشنهادی در شبیهسازیهای پنج مرحلهای نمایش داده شده است.
پرونده مقاله
الگوریتم ماشین بردار پشتیبان یکی از الگوریتمهای مشهور و با کارایی بالا در یادگیری ماشین و کاربردهای مختلف است. از این الگوریتم تا کنون نسخههای متعددی ارائه شده که آخرین نسخه آن ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی میباشد. اغلب کاربردها در دنیای امروز دار چکیده کامل
الگوریتم ماشین بردار پشتیبان یکی از الگوریتمهای مشهور و با کارایی بالا در یادگیری ماشین و کاربردهای مختلف است. از این الگوریتم تا کنون نسخههای متعددی ارائه شده که آخرین نسخه آن ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی میباشد. اغلب کاربردها در دنیای امروز دارای حجم انبوهی از اطلاعات هستند. از سویی دیگر یکی از جنبههای مهم دادههای حجیم، جریانیبودن آنها میباشد که باعث شده است بسیاری از الگوریتمهای سنتی، کارایی لازم را در مواجهه با آن نداشته باشند. در این مقاله برای نخستین بار نسخه افزایشی الگوریتم ماشینهای بردار پشتیبان دوقلوی مربعات حداقلی فازی، در دو حالت برخط و شبه برخط ارائه شده است. برای بررسی صحت و دقت الگوریتم ارائهشده دو کاربرد آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. در یک کاربرد، این الگوریتم بر روی 6 دیتاست مخزن UCI اجرا شده که در مقایسه با سایر الگوریتمها از کارایی بالاتری برخوردار است. حتی این کارایی در مقایسه با نسخههای غیر افزایشی نیز کاملاً قابل تشخیص است که در آزمایشها به آن پرداخته شده است. در کاربرد دوم، این الگوریتم در مبحث اینترنت اشیا و به طور خاص در دادههای مربوط به فعالیت روزانه به کار گرفته شده است. طبق نتایج آزمایشگاهی، الگوریتم ارائهشده بهترین کارایی را در مقایسه با سایر الگوریتمهای افزایشی دارد.
پرونده مقاله
شبکههای حسگر بیسیم متشکل از هزاران گره با انرژی باتری محدود هستند و مصرف بهینه انرژی گرههای حسگر یک چالش اساسی در این نوع از شبکههاست. خوشهبندی گرههای حسگر در دستههای مجزا و تبادل اطلاعات از طریق سرخوشهها، یکی از راهکارهای بهبود مصرف انرژی است. این مقاله یک پروت چکیده کامل
شبکههای حسگر بیسیم متشکل از هزاران گره با انرژی باتری محدود هستند و مصرف بهینه انرژی گرههای حسگر یک چالش اساسی در این نوع از شبکههاست. خوشهبندی گرههای حسگر در دستههای مجزا و تبادل اطلاعات از طریق سرخوشهها، یکی از راهکارهای بهبود مصرف انرژی است. این مقاله یک پروتکل مسیریابی مبتنی بر خوشهبندی جدید را به نام SFLCFBA ارائه میدهد. پروتکل پیشنهادی به طور بیولوژیکی از ویژگیهای جستجوی سریع و مؤثر الهامگرفته از الگوریتم قورباغه جهنده را که بر اساس رفتار غذایابی قورباغهها عمل میکند برای خوشهبندی گرههای حسگر استفاده میکند. در پروتکل پیشنهادی همچنین از منطق فازی به منظور محاسبه برازندگی گرهها، بر حسب دو معیار فاصله تا سینک و انرژی باقیمانده سطح باتری گره حسگر استفاده میشود. روش پیشنهادی در شبیهساز OPNET شبیهسازی شد و نتایج حاصل از شبیهسازی با پروتکل NODIC و استاندارد 4/15/802 IEEE مقایسه شدند. نتایج به دست آمده از شبیهسازی نشاندهنده عملکرد بهتر پروتکل پیشنهادی از نظر انرژی سطح باتری، نسبت سیگنال به نویز، تأخیر انتها به انتها و میزان بستههای تحویلشده به ایستگاه پایه یا سینک میباشد.
پرونده مقاله
امروزه با توجه به رشد گسترده و نفوذ استفاده از منابع توليد پراكنده در شبكههاي هوشمند، پيشبيني بار خالص شبكه با در نظر گرفتن اثر توليدات پراكنده اهميت قابل توجهي پيدا كرده است. در اين مقاله يك روش بهينهسازي تركيبي به منظور پیشبینی احتمالاتي بلندمدت بار خالص شبكه با ا چکیده کامل
امروزه با توجه به رشد گسترده و نفوذ استفاده از منابع توليد پراكنده در شبكههاي هوشمند، پيشبيني بار خالص شبكه با در نظر گرفتن اثر توليدات پراكنده اهميت قابل توجهي پيدا كرده است. در اين مقاله يك روش بهينهسازي تركيبي به منظور پیشبینی احتمالاتي بلندمدت بار خالص شبكه با استفاده از روش تحلیل اجزای همسایگی و حل مسأله رگرسیون به روش mini-batch-LBFGS و ترکیب پیشبینیهای به دست آمده با استفاده از سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی ارائه شده است. اين ساختار شامل تركيب چندين پيشبيني بلندمدت از جمله پیشبینی بار، توان يك ايستگاه خورشيدي و توان یک مزرعه بادی با توربینهای بادی مجهز به ژنراتور القایی دوسوتغذیه است. پیشبینی بار خالص و بررسی وابستگی موجود بین خطاهای پیشبینی بار و توانهای خورشیدی و بادی نیز در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است. نتايج شبيهسازي روش پيشنهادي و مقایسه آن با مدلهای تائو و رگرسیون چندکی نشان میدهد که درصد میانگین مطلق خطا برای پیشبینیهای بار و توانهای خروجی ایستگاه خورشیدی و مزرعه بادی به ترتیب به میزان 947/0%، 3079/0% و 0042/0% بهبود یافته است که کاهش خطای کلی پیشبینی را سبب میشود.
پرونده مقاله
در این مقاله، یك كنترلكننده فازی مد لغزشی به همراه فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی برای کنترل یک سیستم میز لرزه به همراه عملگر الکتریکی و مکانیزم بالاسکرو طراحی میشود. وجود عدم قطعیتهای مربوط به پارامترهای مدل و آلوده به نویز بودن دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج چکیده کامل
در این مقاله، یك كنترلكننده فازی مد لغزشی به همراه فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی برای کنترل یک سیستم میز لرزه به همراه عملگر الکتریکی و مکانیزم بالاسکرو طراحی میشود. وجود عدم قطعیتهای مربوط به پارامترهای مدل و آلوده به نویز بودن دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج خطی موجب بروز مشکلات فراوانی در کنترل این سیستم میشود. از این رو به کارگیری کنترلکنندهای که مبتنی بر مدل دقیق نباشد و یک فیلتر غیر خطی تطبیقی، امری حیاتی است. روش کنترل فازی مد لغزشی و فیلتر کالمن توسعهیافته یک روش مناسب برای کنترل این سیستم میباشد. در کنترل مد لغزشی، بروز لرزش در ورودی کنترلی امری اجتنابناپذیر است. در این مقاله برای کاهش پدیده نامطلوب لرزش از یك مكانیزم استنتاج فازی ساده برای تخمین درست حد بالای عدم قطعیت استفاده میشود. در ادامه از یک روش بازگشتی برای تعیین ماتریسهای کواریانس نویز سیستم و اندازهگیری استفاده میشود. دادههای دو سنسور انکودر و شتابسنج خطی در فیلتر کالمن توسعهیافته تطبیقی ترکیب شده و نتایج حاصل در حذف نویز و تخمین پارامترهای لازم مورد بررسی قرار میگیرد. از فیدبک سرعت خطی که توسط فیلتر کالمن در دسترس قرار میگیرد به منظور پایدارسازی و کنترل سیستم حلقه بسته استفاده میشود. در انتها به منظور بررسی عملکرد ساختار کنترلی ارائهشده با آزمایش به کمک میز لرزه مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل نشان میدهند که روش مطرحشده بسیار کارآمد است.
پرونده مقاله