بیش از دو دهه از معرفی روش کارت امتیازی متوازن جهت کنترل و پایش راهبردهای سازمانها میگذرد. مهمترین دستاورد این روش ترسیم نقشه راهبردی است. در این نقشه با ترسیم روابط علّی بین اهداف راهبردی، امکان تحلیلهای گوناگون فراهم شده و در تصمیمگیری مدیران نقش به سزایی دارد. ب چکیده کامل
بیش از دو دهه از معرفی روش کارت امتیازی متوازن جهت کنترل و پایش راهبردهای سازمانها میگذرد. مهمترین دستاورد این روش ترسیم نقشه راهبردی است. در این نقشه با ترسیم روابط علّی بین اهداف راهبردی، امکان تحلیلهای گوناگون فراهم شده و در تصمیمگیری مدیران نقش به سزایی دارد. برای دستیابی به یک نقشه راهبردی دقیق لازم است شدت هر رابطه علّی به درستی تخمین زده شود. از این رو تخمین ضرایب این روابط در نقشههای راهبردی مورد توجه قرار گرفته است. از مهمترین روشهای موجود میتوان روشهای دیمتل و دلفی را نام برد که مبتنی بر نظرات کارشناسان میباشند. البته ممکن است نظرات کارشناسان در حوزههای پیچیده کسب و کار دقیق نباشند، لذا به کارگیری الگوریتمهای هوش محاسباتی بر اساس دادههای موجود برای تخمین دقیقتر ضرایب علّی مفید است. مورد مطالعه این تحقیق، نقشه راهبردی یک مؤسسه مالی بوده که روابط بین اهداف راهبردی و ضرایب آنها به روش دلفی- فازی از نظرات کارشناسان از قبل تعیین شدهاند. هدف اصلی در این مقاله، تخمین دقیقتر ضرایب علّی به کمک دادههای موجود و الگوریتمهای هوش محاسباتی میباشد. بدین منظور، ابتدا نقشه راهبردی را به ازای هر هدف معلول موجود به چند نقشه شناختی فازی تجزیه کرده و سپس از الگوریتم جستجوی گرانشی برای آموزش هر نقشه شناختی فازی استفاده شده است. هدف از آموزش نقشههای شناختی، تعیین ضرایب علّی بهینه بر اساس دو تابع هدف میباشد. تابع هدف اول، سعی در کاهش خطای پیشبینی مقادیر درصد تحقق اهداف راهبردی را داشته و تابع هدف دوم، ضرایب علّی را در بازه تعیینشده توسط کارشناسان نگاه میدارد. نتایج به دست آمده از روش پیشنهادی، خطای مدل را نسبت به مدل کارشناسان کاهش داد. از مقایسه نتایج الگوریتم جستجوی گرانشی با سایر الگوریتمهای بهینهیابی نیز مشاهده شد که الگوریتم جستجوی گرانشی در تعداد گامهای کمتری در مقایسه با الگوریتمهای بهینهیابی ازدحام ذرات و اجتماع مورچگان نقطه بهینه سراسری را مییابد.
پرونده مقاله